شرایط و زمینه ظهور
فرق علائم با شرایط
قبل از بیان شرایط ظهور باید دقت نمود که علائم ظهور با شرایط ظهور فرق میکند که به بعضی از آنها اشاره میشود.
1- علائم به معنای نشانه فقط خبر از وقوع ظهور میدهد. اما اثری در ظهور ندارد. لیکن شرایط موجب ظهور میشود.
2- علائم ظهور موقت است، به وقوع پیوسته و تمام میشود. اما شرایط ظهور دائمی است و بعد از به وجود آمدن باید حفظ شود و الّا ظهور اتفاق نمیافتد.
3- علائم ظهور خارج از اختیار انسانها و به صورت معجزه است. اما شرایط ظهور در دست مردم است. لذا برای ایجاد شرایط باید تلاش کرد. در حالی که علائم خود واقع میشود.
4- لازم نیست همه علائم ظهور در یک زمان جمع باشد، بلکه پشت سر هم به وقوع میپیوندد. اما همه شرایط ظهور باید با هم جمع شود و اگر هنگام ایجاد یکی دیگری از بین برود سودی ندارد.
5- به وقوع پیوستن علائم برای همه قابل مشاهده است. اما شرایط ظهور پنهان است و نمیتوان گفت محقق شده یا نه.
بنابراین شرایط ظهور بسیار پر اهمیت تر از علائم ظهور است و چون اختیاری است باید در به وجود آوردن آن تلاش کرد و کمتر به دنبال تطبیق اتفاقات جاری در دنیا بر علائم در روایات بود. زیرا تا زمینۀ ظهور فراهم نشود، حضرت مهدی(عج) ظهور نخواهد کرد. و باید توجه داشت که زمینه ایجاد برخی از شرایط ظهور با گذشت زمان، افزونی ظلم و جور، پیشرفت علم و دانش بشری و ارتقاء سطح آگاهی مردم دنیا و همچنین ناامید شدن مردم از حکومت های مختلف فراهم میشود، و برخی زمینه های دیگر به دست دوستداران آن حضرت فراهم میآید.
اما چگونه میتوان زمینۀ ظهور را فراهم آورد؟ برای فراهم آوردن زمینۀ ظهور حضرت میتوان به موارد ذیل اشاره نمود.
1- تحوّل جامعه بشری: ایجاد آگاهی و آمادگی جامعه بشری برای پذیرش حق و حقیقت و مخالفت جدی با ظلم و جور یکی از زمینه های مهم برای ظهور آن حضرت است. و این مهم بر عهدۀ همه مسلمانان و شیعیان است.
ما باید همزمان با پیشرفت علم و تکنولوژی، حقایق اسلام را به گوش جهانیان برسانیم، آنها با زیبایی های مکتب اهل بیت پیامبر(ص) که هماهنگ با فطرت انسانی است آشنا سازیم تا همانگونه که در احادیث آمده با شناخت زیبایی های مکتب اهل بیت(ع) و مقایسه آن با سایر مکاتب و فرهنگ ها حق از باطل تشخیص داده شود. و زمانی که مردم جهان به ناتوانی حکّام هواپرست و جاه طلب بر سعادت نمودن جامعه بشری آگاه شوند؛ به دنبال یک منجی مصلح بوده و برای پذیرش حق و حقیقت آمادگی پیدا میکنند و قدر آن منجی را ارج مینهند.
اصولاً باید توجه داشت که یکی از علل غیبت امام عصر(عج) عدم آمادگی مردم برای پذیرش حق و حقیقت بوده است. چرا که بر اثر جهل مردم و ظلم حکام، همه ائمه یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. لذا برای حفظ حجّت الهی و خالی نماندن زمین از وجود آن، غیبت آغاز و تا فراهم نشدن زمینۀ ظهور ادامه خواهد داشت.
بنابراین رشد و آگاهی عموم مردم میبایست به درجهای برسد که نور وجود امام را لمس کرده، مثل پروانه گرد شمع وجود او جمع آیند. باید آگاهی آنان به حدّی برسد که از مدّعیان حقوق بشر ناامید شده و همه منتظر ظهور منجی بزرگ الهی باشند.
2- انقلاب و تحوّل روحی افراد: خودسازی و تهذیب نقش مهمی در این زمینه دارد و با تحولات بیش تر در روحیه انسان ها و ساخته شدن نیروهای با صلابت میتوان اذعان داشت یکی دیگر از زمینه های ظهور فراهم آمده است. باید بدانیم امام زمان(عج) هم در انتظار لحظهای است که این تحولات درونی در قلب و روح انسان ها به وجود آمده و به حدّ کمال خود برسد تا ظهور برای حضرت میسر گردد.
چنانچه افرادی که از شایستگی همراهی با حضرت برخوردار باشند فراهم آیند؛ یکی دیگر از مقدمات ظهور مهیّا میشود. و با خود سازی این نیروی انسانی انقلاب بزرگ مهدوی تشکیل میگردد. انقلابی با آن عظمت و وسعت عوامل بزرگی را میطلبد تا قادر به پیاده کردن رسالت عظیم خود باشد، انسانهایی خود ساخته و از جان گذشته، فقیه، سیاستمدار، مدیر و مدّبر، مبارز و شجاع و..
3- انتظار سازنده: انتظاری که برترین اعمال امّت پیامبر شمرده شده است. افضل اعمال امّتی انتظار الفرج؛ ریشه و اساس دو نکتۀ مذکور خودسازی افراد و ساختن جامعه است. تا امید و انتظار نباشد، انسان قادر به خود سازی و دیگر سازی نیست. انتظار به انسان امید و عشق میبخشد، توان و حوصله و حرکت و تلاش میدهد. در نتیجه افراد را امیدوار، پرتلاش و هدفمند بار میآورد. یعنی همان چیزی که لازمه فراهم آوردن مقدمات انقلاب بزرگ جهانی حضرت مهدی(عج) است.
مکتب تشیع به پیروان خود تعلیم میدهد که آرزوی اصلی و اساسی آنان ظهور حضرت حجّت باشد. چرا که اگر او ظهور کند، همه مشکلات رفع میگردد. مشکلات وقتی حل میشود که مدینه فاضله آن حضرت به دست مبارک او پیاده شود.
4- برپایی قیام ها و انقلاب های ظلم ستیز و عدالت خواهانه: از اموری که باعث تسریع در انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) میشود و موجب بیداری و آگاهی جامعۀ جهانی و در نتیجه فراهم آمدن زمینۀ ظهور میگردد؛ قیام ها و انقلاب های اسلامی و بیدارگرایانه است. یکی از این انقلاب ها که تأثیر بسزایی در این رابطه داشته و موجب مطرح شدن اسلام و فرهنگ تشیع در بین مردم جهان گردیده، انقلاب بزرگ ایران به رهبری بزرگ مردی از سلاله پیامبر اکرم(ص) میباشد. چنین به نظر میآید که این انقلاب، همان حرکت آگاهی بخش و زمینه ساز قیام حضرت مهدی(عج) است. چنانکه روایات گوناگونی در توصیف رهبر این قیام ها، و در وصف مردم و قیام گران، و اینکه از چه منطقهای هستند، وارد شده است.
زمینه سازان ظهور
همانگونه که در روایات متعدد آمده است، زمین هیچ گاه از سربازانی که با قیام های خود زمینه را برای حضرتش فراهم میآورند خالی نیست.
1- پیامبر اکرم(ص) فرمود:
خداوند متعال در شب معراج به من فرمودند: یا محمد! از جمله عطایایی که به تو مرحمت فرموده ایم آن است که یازده مهدی از نسل تو میباشند و آخر آنها کسی است که عیسی بن مریم پشت سر او نماز میخواند و به وسیلۀ او زمین پر از عدل و داد میگردد. عرض کردم این چه وقت ظاهر میشود؟ پروردگار متعال علائمی را فرمود، از جمله: خروج رجلٍ من ولد الحسین بن علی؛ مردی از اولاد حسین پیش از ظهور حضرت مهدی قیام و انقلاب خواهد نمود.
2- امام باقر(ع) میفرمایند:
در یکی از روزها عمر و ابابکر و زبیر و ابن عوام و عبدالرحمن بن عوف در منزل رسول اکرم(ص) جمع شدند. رسول اکرم(ص) در جمع آنان نشست در حالی که نعلین حضرت پاره شده بود. به علی(ع) داد تا اصلاحش نماید، در این حالت حضرت فرمود: گروهی از ما در طرف راست عرش خدا بر منبرهایی از نور قرار دارند که صورتهایشان نورانی و لباسهایشان نیز نورانی است و نور صورتشان چشم بینندگان را خیره میکند. ابوبکر و زبیر و عبدالرحمن سؤال کردند؟ آنها چه کسانی هستند؟ پیامبر سکوت کرد، علی(ع) پرسید. پیامبر فرمودند: آنها کسانی هستند که به واسطه روح الله دوست هم میگردند و متحد میشوند بدون آن که اغراض مادی یا خویشاوندی داشته باشند و آنان شیعیان تو هستند یا علی و تو امام آنها میباشی.
3- پیامبر(ص) فرمودند:
مردم از مشرق قیام میکنند و زمینه را برای انقلاب جهانی مهدی(عج) فراهم میسازند.
4- امام صادق(ع) فرمودند:
خداوندِ سبحان، قم و اهلش را برای رساندن پیام اسلام قائم مقام حضرت ولی عصر میگرداند و دانش از این شهر به شرق و غرب عالم منتشر میگردد و آن گاه قائم ظهور میکند.
5- امام باقر(ع) فرمودند:
می بینم گروهی از مشرق زمین قیام میکنند و طالب حق میباشند اما آنان را اجابت نمیکنند، مجدداً بر خواسته هایشان پافشاری میکنند اما مخالفان نمیپذیرند. وقتی چنین وضعی را مشاهده میکنند شمشیرها را به دوش کشیده و در مقابل دشمن میایستند. این جاست که پاسخ مثبت میگیرند، اما این بار میپذیرند تا اینکه همگی باهم قیام میکنند و آنچه به دست میآورند جز به دست صاحب توانای شما(حضرت مهدی عج) به کس دیگری نمیسپرند. کشتههای آنان شهید محسوب میگردد، اگر من آن زمان را درک میکردم خویشتن را برای صاحب این امر نگه میداشتم.
پس از روشن شدن مباحث فوق پاسخ به شبهه ذیل ضروری مینماید:
در روایات آمده است که امام زمان(عج) وقتی ظهور مینماید که زمین پر از فساد و گناه شود. چنانچه فساد و تباهی در پهنۀ گیتی از مقدمات ظهور باشد، کار فاسدان و فاسقان پسندیده است، زیرا سبب نزدیک تر شدن ظهور میگردند. در این صورت آیا ظلم ظالمان که جهان را آمادۀ ظهور میکند با آماده سازی شیعیان برای ظهور تناقض ندارد؟
باید اذعان داشت که فساد و تباهی شرط ظهور مصلح کل نیست تا با دامن زدن به آن، تحقق ظهور را شتاب بخشیم. فساد و اصلاح، دو نقطه مقابل و ضد یکدیگرند و ایجاد فساد، تناسبی با تحقق اصلاح و ظهور مصلح کل ندارد. بلکه روایاتی که بیانگر گسترش فساد و تباهی در دوران قبل از ظهور هستند؛ همگی اوضاع آن عصر را بیان مینمایند و حاکی از آن نیستند که برای تحقق ظهور بایستی فساد گسترش پیدا کندو برای میتوان به این سؤال میتوان پاسخ های مختلفی ارائه کرد:
1- آنچه در روایات آمده است این است که در آستانۀ ظهور حضرت مهدی(عج) جهان پر از ظلم میشود نه اینکه جهان پر از ظالم میشود. و میان این دو تفاوت زیادی وجود دارد. به عنوان مثال اگر ما بگوییم فضای این اطاق پر از دود سیگار شد آیا معنای سخن ما این است که تمام افرادی که در این اطاقند سیگار میکشند؟
ممکن است یک نفر سیگار بکشد و تمام فضا از دود سیگار پر شود. ممکن است عدۀ محدودی که از قدرت و ثروت نامشروع برخوردارند جهان را پر از ستم کنند، در حالی که سایر انسانها در انجام وظایف خود کوشا هستند.
2- یکی از معروف ترین آیاتی که بر حرکت جهانی امام مهدی در آخرالزّمان دلالت میکند این آیه است:
«وَعَدَ اللهُ الَّذینَ آمَنوُا مِنکُم وَ عَمِلوا الصالِحاتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم فِِی الأرضِ کَمَا استَخلَفَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم»
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین(خود) قرار دهد، همانگونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین(خود) قرار داد...
خداوند در این آیه به مؤمنینی که عمل صالح انجام میدهند وعده داده است که آنها را خلیفۀ خود در روی زمین قرار دهد. بنابراین اگر در آخرالزّمان همه انسانها به ظلم و تباهی روی آورند چه کسی مصداق این آیه است؟ این آیه گویای آن است که در آخرالزّمان انسانهای مؤمن و صالح نیز وجود دارند و خداوند آنها را در زمین سلطنت و حکومت میبخشد.
3- روایات فراوان دیگری نیز وجود دارند که بر وجود انسانهای صالح در آستانه ظهور دلالت میکنند. از جمله روایاتی که ویژگی های یاران امام مهدی(عج) را بیان نمودهاند. پیامبر اکرم(ص) در توصیف انسانهای مؤمنی که به ایجاد فضای مطلوب برای ظهور کمک میکنند فرمودهاند:
مردمی از مشرق زمین قیام میکنند و مقدمات حکومت مهدی(عج) را آماده مینمایند.
4- در روایات متعددی که وظائف شیعیان را در عصر غیبت برشمرده است؛ سفارش نموده که در پرهیزکاری و نیک کرداری کوشا باشند.
بدون تردید انجام فساد و تباهی- به گواهی آیات و روایات فراوانی که از ظلم و فساد نهی کرده و به مرتکبین آن وعده عذاب و جهنم داده است- به هیچ وجه نمیتواند از نظر دینی امری پسندیده و مطلوب باشد. و گسترش ظلم و فساد با آیات و روایاتی که به تقوا و خودسازی و تلاش در راه اصلاح جامعه برای آماده شدن زمینه ظهور سفارش نموده است منافات دارد.
منبع : کتاب مقالات مهدوی،مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم
نظرات شما عزیزان:
نویسنده : محمد رضا زینی
تاریخ : 24 / 11 / 1391
ساعت :